به گزارش مهر، در برنامه گذشته "هفت" که 11 اسفند ماه روی آنتن شبکه سه رفت، در بخش گفتگوی ویژه که به مهندسی سینما اختصاص داشت راهکارهای رسیدن به سینمای دینی با حضور مجید شاهحسینی مورد بررسی قرار گرفت.
نگاه تکنوکراسی در سینمای ایران غالب است.
شاهحسینی در ابتدای صحبت هایش با بیان اینکه هنوز تکلیف ما با سینمای دینی مشخص نشده، عنوان کرد: متأسفانه برخی آنقدر با تشکیک درباره این مسئله صحبت میکنند و صراحتاً عنوان میکنند که ما در کشورمان سینمای دینی نداریم و احتیاجی هم به آن نیست. برخی با کج فهمی سخنان شهید آوینی را انتقال میدهند و میخواهند عنوان کنند که مفهوم سینمای دینی در ایران محقق نشود. بنابراین محتوا و مفهومزدایی از سینما کردهاند و تنها به مقوله فرم پرداختند. وقتی این سینمای فرمگرا در جشنوارهها مطرح و مورد پسند مسئولان قرار گرفت نگاه تکنوکراسی نیز به آثار فیلمسازان وارد شد.
شاهحسینی افزود: حتی در آثار فیلمسازان دیگر کشورهای جهان چون آلفرد هیچکاک، کارل تئودور درایر ، روبر برسون و فرانکو زفیرلی سینمای دینی مطرح میشود. حتی جشنوارههای خارجی هم به این موضوع میپردازند. ما در کشورمان از دین به معنای شریعت صحبت میکنیم و با دینی که در زندگی روزمره مردم جاری است روبرو هستیم. اگر شیوه زندگی دینی را به عنوان یک واقعیت عینی نشان دهیم داریم فیلم دینی را به نمایش میگذاریم. بنابراین فیلمهای متافیزیکی که در سینمای معناگرای ما عنوان میشود نباید به عنوان سینمای دینی شناخته شود.
برخی منتقدان سینمای دینی را شعاری و کلیشهای میدانند.
وی ادامه داد: آیا در جامعه دینی مثل ایران این توقع بزرگی است که بخواهیم شیوه زندگی دینی را به مردم نشان دهیم. دنیا سینمای دینی را به رسمیت شناخته پس چرا در جمهوری اسلامی ایران چنین مفهومی محقق نشده است و از سینمای دینی به عنوان فیلمهای شعاری و کلیشهای نام می برند. مرد سنتی، متدین، متعصب و مستبد کاراکترهایی در سینمای ما هستند که طراحی شدهاند و به عنوان افراد دینی معرفی میشوند. این کاراکترها کلیشه هستند و باید آن را شکست. متأسفانه این چالش در سینمای ما جدی است.
شاهحسینی متذکر شد وقتی افرادی که ظاهری متدین دارند در آثارشان از این الگو تبعیت میکنند این مسائل به وجود میآید. باید بپذیریم که سینمای ما با این انقلاب بیعت کرد تا ماند. وقوع دفاع مقدس یک اتفاق فرهنگی مهم بود و باید تصویر درستی از این اتفاقاتی که در جنگ افتاد ارائه میدادیم که متأسفانه سینمای داستانی ما از تحقق این تصویر عقب مانده است. از اولین سال پذیرش قطعنامه ما با آثاری ضد جنگ مواجه شدیم مثل فیلم "عروسی خوبان" و فیلمهایی مثل "مهاجر" و "دیده بان" نیز که آثار قابل توجهی بودند دیده نشدند چون انگیزه های این جوانان از طرف مدیریت حمایت نشد.
این کارشناس سینما عنوان کرد: اگر هم به سراغ این نوع سینما میرفتیم با انتقاد مواجه میشدیم چون فکر میکنیم که این سوژهها قدیمی شده است. چون از دریچه فردی کسانی که فکر میکنند سینمای دفاع مقدس تمام شده و دین در زندگی مردم جامعه جایی ندارد با این اتفاقات روبرو شدهایم. در حالی که دین نیاز مردم جامعه است. سینمای دینی یک تفنن نبوده که ما منکرش شویم.
شاهحسینی اشاره کرد: برخی دوستان به واسطه باوری که در آنها نیست کارشناس شدهاند. همه فیلمسازان ما هم پاتالوژیست هستند و فکر میکنند باید مشکلات را بدون ارائه راه حل نشان دهند. اما مفهوم سینمای دینی در بحثی تئوکراتی و آکادمیک باید مطرح شود اما در سینمای ما و برنامه هفت بیشتر مسائل تکنوکرات سینما مطرح میشود.
صرف نمایش آسیبهای جامعه به معنای نگاه مصلحانه نیست.
وی در ادامه با اشاره به مراسم اسکار امسال عنوان کرد: اسکار به همان دلیلی به " آرگو" تعلق گرفت که به فیلم "جدایی نادر از سیمین". پیام هر دو فیلم این است که ایران جهنمی است برای زیستن و باید از آن گریخت. پس نباید بگوییم که اسکار سال گذشته خوب بوده و اسکار امسال بد. فهم این مسئله اصلاً دشوار نیست.
شاهحسینی توضیح داد: چون مفهوم میگوید سوژه هر دو فیلم یکی است پس اسکار دچار تناقض نشده است. این مفهوم تکنوکراسی است. مصلحتاندیشیهای کمیتگرایانه یکی دیگر از مسائلی است که در تکنوکراسی مطرح میشود. باید به رویکردهای مصلحانه نگاه کنیم و نباید فقط به مشکلات و دردهای اجتماعی بپردازیم و راه حلی ارائه ندهیم.
وی در پایان صحبتهایش عنوان کرد: صرف نشان دادن آسیبهای جامعه به معنای نگاه مصلحانه نیست. نگاه مصلحانه نگاهی عیبجویانه نیست که راه حلی را نشان ندهد. پس برای ورود به سینمای دینی باید نگاه مصلحانه داشته باشیم. اگر ما فیلمهای دینی قوی بسازیم با ریزش مخاطب روبرو نمیشویم. سال گذشته فیلم "ملک سلیمان" جزء پرفروشترین آثار سینمای ایران بود پس این یک تابو است که در ذهن فیلمساز و تهیه کننده ایجاد کردهاند که نباید فیلم دینی بسازند.