سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر نامه بر
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92 بهمن 30 توسط یک طلبه | نظر

شعر طنز درباره سبد کالا، از سید عبدالاسلام حسینیان

 

خبرآمد خبر خوش و بس والایی

هموطن گشته نصیبت سبد کالایی

 

این همه لطف رسید از دهک بالایی

تا خوری یک شب و یک عمر کنی لالایی

 

قیمت گاز اگر گشته گران باکی نیست

در عوض رو و بگیر یک سبد کالایی

 

کنتور برق اگر چند برابر شده است

در عوض کم شده برق دهک بالایی

 

قبض آبت به گمانم که کمی بالا رفت

در عوض مالک یک سبد پر کالایی

 

آه از این غلغله و همهمه کالایی

غافلند از صف و سرما دهک بالایی

 

موجری کیسه به دست رفت به سوی منزل

آه برخاست ز مستأجر بی‌ماوایی

 

گفت تدبیر مرا لایق تقدیر نکرد

آه از این گستره عدل از این دانایی

 

واندر این شور و شر و ولوله کالایی

کاش می‌داد به ما هم سبد کالایی

 

بوی هندوی برنج، دین و دل دانایی

عده‌ای طعنه زنند از سر بی‌تقوایی

 

مرغک یخ زده ار تخم نهد خرده مگیر

غافلی از هنر و تجربه مامایی

 

در صف این سبد یخ زده کالایی

گفت رنجور تنی خسته‌دلی شیدایی

 

مردم ار در صف کالا جسد منجمدم

جای تابوت نهید در سبد کالایی

 

رفقا غسل من ار روغن مایع بدهید

تا که موران کنند هلهله و غوغایی

 

جای کافور بمالید پنیر بر بدنم

تا نماند به دلم حسرت بی‌کالایی

 

کفنم را همه از پوست مرغ کنید

تا نگویند که مُرد از شدت سرمایی

 

دوستان در پی تابوت من ار می‌آیند

جای تکبیر بخوانید همه لالایی

 

تا نگویند که این از دهک پایین است

گوشه قبر نهید یک سبد کالایی

 

مرغک منجمد ار پر کشد از گوشه قبر

خلق گویند عجب معجزه والایی




مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.