چرا به حضرت علی (علیه السلام) ابوتراب گفته میشود؟
حضرت علی (علیه السلام) با اینکه القاب بسیار پر معنی داشت، ولی دوست میداشت که به او ابوتراب بگویند، مطابق گفتار بعضی از علما، آن حضرت این لقب را از این جهت دوست داشت که او متواضع بود و روی خاک مینشست و این لقب را که به معنی پدر خاک است، برای خود میپسندید چرا که بیانگر خاکی بودن او بود. ولی دشمنان آن حضرت، این لقب را برای آن حضرت تکرار میکردند و منظورشان تحقیر نمودن آن حضرت بود، با این که این لقب از بهترین صفات انسانی او (یعنی تواضع او) حکایت میکرد.
اما این که این لقب چگونه و چرا به او داده شد؟ در تاریخ چنین آمده است: سال دوم هجرت بود، خبر رسید که کاروانی از مشرکان به سوی شام میروند پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) همراه صد و پنجاه نفر (و به نقل دیگر همراه 200 نفر) در حالی که حضرت حمزه (علیه السلام) پرچم سفیدی به اهتزاز درآورده بود، برای جلوگیری و ضربه زدن به کاروان مشرکین، از مدینه خارج شده تا به عشیره (بر وزن غفیله) رفتند (از این رو این حرکت را غزوه عشیره مینامند). هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و سپاه اندکش در سرزمین عشیره به جستجو و برسی پرداختند، دریافتند که کاروان قریش از آنجا رفتهاند، آن حضرت با سپاه خود در حدود یک ماه در آنجا ماند و سپس به مدینه باز گشتند. علی (علیه السلام) و عمار یاسر، جزء این سپاه بودند، عمار میگوید: در همین سفر علی (علیه السلام) به من فرمود: میخواهی برویم نزد افراد بنیمدلج که در کنار چشمه کشاورزی میکنند، بنگریم چگونه کشاورزی مینمایند؟! من موافقت کردم و با هم کنار آنها رفتیم، (بر اثر خستگی) نیاز به استراحت داشتیم، زیر درختهای نخل که در آنجا بود رفتیم، در زمین روی خاک خوابیدیم (و به نقل دیگر علی (علیه السلام) مقداری خاک جمع کرد و آن را متکای خود قرار داد و سرش را روی آن گذارد و خوابید). تا اینکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و ما را بیدار کرد و برخاستیم و لباسهای خود را که خاکآلود بود، تکان دادیم. در همین موقع، پبامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) فرمود: ای ابوتراب (زیرا لباسش خاک آلود بود) بعد فرمود: میخواهید شما را به شقیترین مردم خبر دهم؟ گفتیم آری، فرمود: یکی آن کسی است که ناقه حضرت صالح (علیه السلام) را پی کرد، دوم آن کسی است که بر فرق سر تو (ای علی) شمشیر میزند (یعنی ابنملجم).
داستان دوستان / محمد محمدی اشتهاردی