سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر نامه بر
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 86 دی 27 توسط یک طلبه | نظر

مدت ها است که دشمنان قسم خورده ی اسلام و ایران با انواع ترفندها، پروژه ی حساسیت زدایی نسبت به اعتقادات را در کشورمان اجرا می کنند. در این راه از هر وسیله یا هنری که توانستند، بهره گرفته اند؛ تئاتر، سینما، موسیقی و... اما جدیدترین و خطرناک ترین و شاید کامل ترین روش، با آمدن تلفن های همراه اتفاق افتاد که امروزه به رایانه ی جیبی تبدیل شده است. متاسفانه تکنولوژی در مواردی ارتباط بین انسان ها را آسانتر کرده؛ اما بعضاً به دلایلی فاصله شان از خدا بیشتر شده است! برای نمونه می توان به " اس ام اس " اشاره کرد که در موارد فراوانی فرهنگ حاکم بر آن، در مسیر اباحه گری، تمسخر و خندیدن به اعتقادات و قومیت ها است! چه خوب گفته اند:


 

« کسی که به باورها و ارزش های خود بخندد، دیگر از آن دفاع نخواهد کرد! »


 

ای کاش این مسأله فقط به مسایل...، تبلیغات سیاسی، تخریب دولت و نسبت های ناروا به اقوام ایرانی محدود می شد؛ آنچه باعث تأسف می شود این است که اخیراً جوک های مربوط به مقدّسات بسیار زیادتر و فجیع تر از گذشته شده است، براستی اگر وضع همین طور ادامه یابد، چنانچه در سال های آینده ماجرایی مثل اهانت نشریه ی دانمارکی تکرار شود، آیا باز هم عکس العملی مناسب نشان داده خواهد شد؟!


 

علت اینکه اهل کتاب بر خلاف ما مسلمانان، به اعتقادات خود حساسیت ندارند، این است که کتاب های تحریف شده ی تورات و انجیل کنونی،سرشار از توهین ها و دروغ های نسبت داده شده به خدا و انبیاء است! گاه سکوت بی جای دانا به مراتب دردناک تر از خطای نادان است.
آیا می دانید چرا بخشی از مردم و تعدادی از مسئولان ما از اینکه خلیج فارس را خلیج عربی بنامند ناراحت می شوند؛ اما نسبت به هزاران جوک ضدایرانی چندان اعتنایی ندارند؟! آیا اندیشیده اند که چرا بزرگان ما برای طرح چند سؤال ضد ارزش نسبت به مقدسات برآشفته می شوند، اما هزاران جوک سخیف در مورد پیامبر و اهل بیت را چندان جدی نمی گیرند؟! و ده ها مورد از این گونه سکوت های بی جا و مصلحت آمیز همراه با غفلت و بی تفاوتی
!
شاید یک جواب ساده این باشد که همه تنها به دنبال خطای فرد یا شخصیت حقوقی می گردند، غافل از آنکه در استراتژی جنگ روانی یا فرهنگی، باید به هدف دشمن حمله کرد، نه فقط خود آن
.
باید باور کنیم که ساخت این جوک های اهانت آمیز، یک ایده و تفکر شیطانی -از سوی افراد مغرض- است و متأسفانه بی تفاوتی ما و یا حتی ارسال آنها برای دیگران، عاملی برای نشر آنها به دست ما است
.
به راستی اگر کسی در مورد ما یا خانواده مان بدگویی کند و یا یک انتقاد ساده را مطرح نماید، چه حالی به ما دست می دهد؟! آیا اعتقادات ما به اندازه ی خان دایی جان برای ما ارزش ندارد تا از آن دفاع نمایییم؟! آیا با این وضع می توانیم خود را اهل ایمان بدانیم؟! و آیا لذت و طمع ایمان را خواهیم چشید؟
!

 


 

آثار ویرانگر این پدیده ی زشت فراوان هستند؛ از جمله:
1-
جوانی که صدها جوک خنده دار و تقلید مسخره آمیز صدای برخی مداحان را شنیده است، اگر در مجلس عزاداری خنده اش نگیرد، بی گمان نمی تواند بگرید و یا حال خوش عرفانی پیدا کند! همین طور جوک های مربوط به احکام فقهی باعث می شود در عمل به آنها دچار شک و تردید شود.


 

2- هر جوانی که صدها جوک در مورد روحانیون شنیده باشد، وقتی به یک روحانی بزرگوار می رسد، به جای اینکه از او سؤال علمی و دینی مفید بپرسد، خنده اش می گیرد؛ و اگر مسخره نکند، حداقل بدون استفاده از آن عالم می گذرد و ارتباط هایی که مردم با جامعه ی روحانی دارند ، تضعیف می شود.


 

3- برجسته کردن پایین ترین سطح ادبیات ما یعنی هجویات، در مقابل ادبیات فاخر و عرفانی کشورمان که اکثر شعرای آن حافظ قرآن بوده اند و کلامشان سرشار از قرآن و حدیث و اخلاقیات بوده است.


 

4- ترویج تفکر مادی گرایی و لذت جویی در کشورِ جوانی مثل ایران که برخی افراد تا میانسالی، قدرت ازدواج ندارند حالت تجاوز و گستاخی و لجام گسیختگی و بی حیایی در جوانان درست کردن یعنی چه؟


 

این چند نمونه را به عنوان مشت نمونه ی خروار بپذیرید. بی گمان، ذهنی که با افکار شیطانی، سیاه شود جایی برای نورانیت یاد خدا نخواهد داشت؛ زیرا او با دیدن هر چیزی به جای تفکر در آیات الهی به یاد جوکی می افتد که برای آن ساخته اند! به جای ذکر، جوک می گوید و به جای مطلب مفید علمی، دنبال اس ام اس جدید می رود و ... .
چه کسی علاقه دارد سرنوشت جوانان امروز ما سوار بر شتر چموش بی حیایی شدن و رفتن به سوی جهنم بی فرهنگی باشد؟ باید بدانیم که عذاب های استیصال امروزی فقط به صورت باد و طوفان و زلزله نیست؛ زیرا امروزه مثل بمب شیمیایی عمل می کند؛ یعنی ساختمان ها سالم، ولی آدم ها مرده! فضای مسموم این جوک ها پاکی روح انسان ها را از بین می برد و جسم بی جان آنها را باقی می گذارد!


 

چه باید کرد؟
معلومه دیگه: دیلیت!! واقعیت آن است که اگر هر کدام از ما بعد دریافت این دست sms های توهینی و مسخره آمیز از ارسال آنها به دوستان و آشناهایمان صرف نظر کنیم، دست خود را از انتشار این افکار شیطانی عقب کشانده و دشمنان خدا را از رسیدن به اهدافشان باز خواهیم داشت، ان شاء ا...


 

و چه زیباست کلام مولا علی علیه السلام که:
" هر کس بخاطر خدا از چیزی بگذرد، خداوند بهتر از آن را به او عوض خواهد داد. "


 

مقاله از: جواد افشانی
منبع: هفته نامه پرتو سخن




نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 86 دی 20 توسط یک طلبه | نظر بدهید

تقویت خداباوری در کودکان

 

مقدمه

اعتقادات و باورهای قلبی انسان نقشی مهمی در سبک زندگی او دارد. بطوری که تحقیقات مختلف نشان می‌دهد افرادی که دارای اعتقادات و ایمان محکمی هستند، زندگی سالم‌تری دارند. به این ترتیب در تربیت فرزندان علاوه بر اینکه به ایجاد سایر رفتارهای مناسب و سالم در کودک توجه می‌شود، باید پرورش ایمان و اعتقادات او نیز در اولویت قرار بگیرد. اگرچه کودکان قبل از رفتن به مدرسه هنوز برای درک بسیاری از مسائل زندگی معنوی خود کوچک هستند، اما توانایی‌ها و مهارت‌هایی دارند که می‌تواند به والدین در مسیر تربیت دینی آنها کمکی مفید و موثر باشد.

 



این سالها بهترین دورانی است که می‌توان روح خداپروری را در آنها پرورش داد و اگر روح او برای همیشه به ایمان سیراب گردد،در حقیقت او به چیزی مسلح شده است که سالها بعد در نبرد با سختی‌ها و مسائل زندگی به کارش خواهد بود و پشتوانه و تکیه گاه محکم و استواری برای او خواهد آمد.


ادامه مطلب...


نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 86 دی 20 توسط یک طلبه | نظر بدهید



نوشته شده در تاریخ شنبه 86 مهر 21 توسط یک طلبه | نظر

سلام به همه دوستان

فطر یعنی اوج والای شعور

خود رها کردن به دامان ظهور

فطر یعنی عید یعنی شور و عشق

پایکوبی بر سر نعش هوا (هوس)

فطر یعنی دست یاری به ولی

با نماز عشق در مصلی با علی

 

عید رمضان بر همه شما دوستان مبارک.




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 86 خرداد 9 توسط یک طلبه | نظر
فرا رسیدن 13 جمادی الاول آن هنگامه شهادت بزرگ بانوی دو عالم را به تمامی مسلمانان تسلیت عرض می کنیم


نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 86 اردیبهشت 27 توسط یک طلبه | نظر بدهید

قربان هر دو

در یکی از سفرهای رضا شاه به خوزستان ، بنا بود یکی از سربازها نمایشی (گویا در شنا)انجام دهد.به او گفتند: پس از اتمام کار ، شاه از تو سئوال می کند چه نام داری؟اسمت را بگو بعد می پرسد چند سال داری ؟ در حال دادن سلام نظامی ، و کوبیدن پای راست به چپ بگو: قربان بیست سال. بعد می پرسد، چه مدت است خدمت می کنی، بگو : قربان ، شش ماه . بعد می گوید: ایران را بیشتر دوست داری یا مرا ، بگو: قربان هردو،سرباز بیچاره کمی ساده و هالو بود. پس از انجام نمایش و گفتن نام خودش با ترس و لرز ، دستپاچه شد و حواسش را از دست داد. شاه دو سئوال بعد را پیش و پس گفت، پرسید چه مدتست خدمت می کنی؟ سرباز که چند روز در دادن جوابها تمرین نموده بود و فکر می کرد سئوال اول مربوط به سن اوست، سلام نظامی گر می داده دوپارا بهم چسبانید و گفت: قربان بیست سال، بعد پرسید چند سال داری؟ گفت قربان شش ماه ، شاه دید دری وری می گوید. با تعجب گفت: پدر سوخته چی میگی من خرم یا تو؟ سرباز گفت قربان ، هردو.




نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 86 اردیبهشت 27 توسط یک طلبه | نظر بدهید

آثار صبر بر مشکلات

میخ و چکش

هنگامی­که میخ بر روی پایه­ای نصب شد، هرچه چکش بر آن ضربه وارد کند، میخ بیشتر در پایه فرومی­رود و محکم تر می شود؛ تا جایی که وجودش کاملا در پایه فانی می شود و دیگر ضربات چکش هیچ تاثیری در آن نمی کند.

مؤمن همانند میخی است که در پایه حق فرو رفته و باطل به منزله همان چکشی است که پی در پی بر مؤمن فرود می آید، و نتیجه آن بیشتر فرو رفتن مؤمن در حق و غرق شدن در وضع خود همانند میخ در پایه ، محکمتر و قرص تر می شود، تا آنجا که ضربات دیگر موثر نمی افتند.

البته گاهی مؤمنین به دلیل ضعف هایی که دارند، مانند بعضی از میخ ها کج می شوند ویا از پایه خارج میگردند ویا به همان اندازه که فرو رفته اند، باقی می مانند و این تقصیر میخ است نه پایه . ضعف اهل حق است، نه حق.




مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.