سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر نامه بر
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92 اردیبهشت 25 توسط یک طلبه | نظر بدهید

حضرت علامه مصباح یزدی برای اولین بار در طول عمرشان درباره یکی از کاندیدای ریاست جمهوری تعابیری به کار بردند که برای بسیاری از مردم و نیروهای ارزشی بسیار رهگشا می باشد و بی باک بنابر اهمیت این موضوع فیلم این دیدار را برای نخستین بار منتشر می کند.
به گزارش سرویس سیاسی بی باک، علامه مصباح یزدی را همه به علم، صفا و بصیرتش می شناسند کما اینکه مقام معظم رهبری سه سال پیش با حضور در منزل علامه و دیدار با وی در وصفش  اظهار داشتند: بنده هم به سهم خودم قدر آقای مصباح را می دانم. واقعا می دانم که ایشان در کشور و برای اسلام چه وزنه ای هستند و حقا و انصافا ما امروز نظیر ایشان را – حالا به این تعبیر بگوییم – خیلی نادر نظیر آقای مصباح ممکن است وجود داشته باشد با این وزانت علمی و عمق علمی و احاطه و وسعت و با این آگاهی و بینش و صفا.
حضرت امام خامنه ای تصریح کردند: این سه جهت در ایشان جمع است هم علم هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا. این سه تا با هم در وجود ایشان خیلی ارزشمند است خداوند متعال انشاء الله وجود ایشان را برای ما و انقلاب محفوظ بدارد و وجود ایشان را سالم بدارد تا همه بتوانند از برکات ایشان استفاده نمایند. خداوند کسان ایشان را، آقازاده های ایشان، همسر محترم، عروس ها و دامادها همه را مشمول لطف و هدایت خودش قرار دهد.
حال عمار بصیر ولایت برای اولین بار در طول عمر هشتاد ساله اش دیروز تعابیری را در وصف دکتر لنکرانی به کار برد که برای کسانی که در پیروی از ولایت، حضرت علامه مصباح یزدی را بصیر به معنای حقیقی کلمه می دانند، قابل توجه می باشد.
 علامه مصباح در این دیدار اظهار داشتند : من در پیشگاه الهی شهادت می دهم در بین کسانی که در یازدهمین دوره ریاست جمهوری کاندیدا شده اند جناب آقای دکتر لنکرانی ‏اصلح هستند و امیدوارم که این شهادت برگ زرینی درنامه 80 ساله من باشد.
ایشان در بخشی دیگر از سخنان فرمودند : برخی از افرادی که کاندیدا شدند من به آنها ارادت دارم و آنها نور چشم من محسوب می شوند اما برای این کار مناسب نیستند ولی ‏بینی وبین الله شهادت می دهم که روی زمین و زیر این آسمان کسی اصلح از آقای لنکرانی نمی شناسم.
 
 
 برای دانلود این کلیپ اینجا کلیک کنید




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92 اردیبهشت 25 توسط یک طلبه | نظر بدهید

حجت الاسلام جلالی: ورود هاشمی فتنه را کلید زد/ همچنان از آقای لنکرانی حمایت خواهیم کرد

حجت الاسلام جلالی به این شبهه که چرا جبهه پایداری با وجود اینکه آقای جلیلی را اصلح می داند، از آقای لنکرانی حمایت می کند، پاسخ داد.

به گزارش خبرنگار پایگاه تبیین ، حجت الاسلام جلالی در جمع تعدادی از اساتید، دانش پژوهان و کارکنان این موسسه، اظهار داشت: برخی شبهه می کنند که  جناب آقای جلیلی از اول کاندیدای مورد نظر جبهه پایداری بوده است و اعضای جبهه پایداری او را اصلح تشخیص دادند و تلاش کردند که ایشان کاندید بشود وچون ایشان قبول نکرد، به سراغ اقای لنکرانی رفتند، لذا حالا که آقای جلیلی به میدان آمده و اتفاقا به نظر آنها اصلح هم بوده است، چرا هنوز از آقای لنکرانی حمایت می کنند.

وی ادامه داد: خیلی از کسانی که نسبت به آقای لنکرانی مردد شده اند ، بخاطر این شایعه بوده است و می گویند حالا که آقای جلیلی کاندیدا شده و از اول هم مورد نظر جبهه پایداری بوده است، پس ما باید از جلیلی حمایت کنیم.

عضو شورای مرکزی جبهه پایداری در پاسخ به این شبهه با اشاره به تلاش های اعضای جبهه پایداری برای شناخت اصلح اظهار داشت: ما در جبهه پایداری در بررسی اولیه 70 نفر را به عنوان صالح مورد نظر قرار دادیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که آقای لنکرانی اصلح است، اما ایشان از باب تواضع نپذیرفته و گفتند که به سراغ شخص دیگری بروید.

وی ادامه داد: لذا جبهه پایداری سراغ آقای فتاح رفت، اما ایشان اظهار داشتند که آقای لنکرانی را اصلح می دانند و از ایشان حمایت خواهند کرد و لذا کاندیداتوری را نپذیرفتند. بعد از آن  به سراغ آقای جلیلی رفتیم که ایشان نیز گفتند که هنوز به جمع بندی برای شرکت در انتخابات نرسیده اند ، در عین حالی که عنوان کردند ، آقایان میرکاظمی و لنکرانی افرادی شایسته تر هستند.

عضو جبهه پایداری تصریح کرد: پس از آن جبهه پایداری، سراغ آقای میرکاظمی رفته  و از ایشان برای کاندیداتوری دعوت کردند و ایشان نیز مدیریت آقای لنکرانی را از خود قوی تر دانستند و اظهار داشتند که در صورت معرفی لنکرانی، از وی حمایت خواهند کرد و بعد از این مراحل چهارگانه دوباره سراغ آقای لنکرانی رفتیم.

حجت الاسلام جلالی با بیان اینکه  هنوز آقای لنکرانی قبول نمی کردند که نامزد ریاست جمهوری شوند، اظهار داشت: درجلسه ای که آقای لنکرانی با علامه مصباح داشتند، آیت الله مصباح به ایشان فرمودند اگر شخصی اصلح باشد، ولی مسئولیت را قبول نکند ، خیانت کرده است که در این لحظه آقای لنکرانی گفتند چون شما به عنوان فقیه جامع الشرائط حکم می کنید قبول می کنم.

عضو جبهه پایداری با اشاره به اینکه بعد از معرفی آقای لنکرانی بعضی ها از نفوذ گفتمان پایداری ناراحت بودند و تمام تلاششان این بود که برای گفتمان علامه مصباح ، مانع ایجاد کنند ابراز داشت: چه کسی بود که تمام خیانت اصلاحات را افشاء کرد؟ چه کسی بود که در فتنه 88 بیش از همه روشنگری نمود؟ و چه کسی بود که در برابر انحراف ایستاد؟ و الان هم اگر فتنه ای بخواهد صورت بگیرد ایشان است که جلوی آن خواهد ایستاد.

ایشان ادامه دادند: متاسفانه الان بعضی از آقایان فتنه و انحراف را رها کرده، و مشکل اصلی آنها ، گفتمان علامه مصباح شده است و فقط میخواهند وحدت و گفتمان پایداری را بشکنند، ولی ما در هر صورت به تکلیف شرعی خود عمل کرده و تابع قانون بوده و هیچ اعتراضی در برابر آن نخواهیم داشت.

وی با بیان اینکه افراد، روش های متعددی را برای شکستن وحدت پایداری استفاده کرده اند گفت: اخیرا عنوان کرده اند که مقام معظم رهبری به آیت الله استادی پیام داده اند که به آیت الله مصباح بگویند، در سیاست دخالت نکند، که آیت الله استادی تمام این شایعات را ضمن نامه ای به آیت الله رجبی تکذیب کردند، اما باز از شایعه و دروغ پراکنی علیه جبهه پایداری دست بر نداشتند و گفتند آن واسطه آقای کعبی بوده است و نه آقای استادی که آقای کعبی هم تکذیب کردند.

حجت الاسلام جلالی در جواب کسانیکه به نامزد جبهه پایداری ایراد گرفته اند گفت: اگر مشکل شما با آقای لنکرانی بحث خانواده ایشان می باشد، که آقای هاشمی هم مشکل خانوادگی دارد و فرزند بعضی از کاندیداها چندین سال در آمریکا بودند واطلاعات کشور را به بیگانگان انتقال می دادند،و اگر میگوئید که آقای لنکرانی رجل سیاسی مذهبی نیست ، پس چه کسی رجل سیاسی مذهبی می باشد؟ ضمن اینکه تشخیص این مطلب به عهده شورای نگهبان است.

عضو جبهه پایداری با بیان اینکه پیام داده اند که ما نخواهیم گذاشت کاندیدای مورد حمایت علامه مصباح بیاید گفت: این شائبه وجود دارد که آقای جلیلی را در دقیقه 90 آورده باشند تا با این کار بتوانند القاء کنند که گفتمان پایداری مقبولیت ندارد و افراد حزب اللهی را به سمت جلیلی بکشانند و در آخر جناب آقای سعید جلیلی را نیز یک جوری دور بزنند و یک نفر دیگری را بیاورند.

وی با بیان اینکه با ورود هاشمی، فتنه کلید خورد، اظهار داشت: وقتی که آقای هاشمی در ساعت پایانی روز آخر می رفت ثبت نام کند ، دو هزار نفر جلوی وزارت کشورجمع شده بودند که اکثر آنها با نقاب چهره های خود را پوشانده بوده و به  به فتنه گری و اهانت و فحش به دیگران می پرداختند.

حجت الاسلام جلالی در پایان با اشاره به فرمایشات علامه مصباح که  فرمودند هیچ حوادثی بر روی نظر من تاثیری نخواهد گذاشت گفت: با همه این اتفاقاتی که پیش آمده است، کاندید اصلح مورد تایید جبهه پایداری تغییری نکرده و ما همچنان از آقای لنکرانی حمایت خواهیم کرد.

به نقل از سایت تبیین (انجمن فارغ التحصیلان مؤسسه امام خمینی ره)

 




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 اردیبهشت 23 توسط یک طلبه | نظر

حاشیه های جلسه گفتمان جبهه پایداری در مدرسه معصومیه با حضور دکتر باقری لنکرانی

اولین باری بود که در مراسم انتخاباتی یک کاندیدا شرکت می کردم بیشتر از هزار نفر بودیم و بیشترمان طلبه بودند جلسه گفتمان جبهه پایداری با حضور دکتر باقری لنکرانی.
اساتید من هم هستند: دکتر باقرزاده مجری برنامه است(!)، آیت الله فیاضی و دکتر سعیدی هم جز شرکت کنندگان مراسم.
برنامه هنوز شروع نشده که مهدی سلحشور هم با تعدادی از بچه های هیئتش می آیند.
بعد از قرائت قرآن و پخش نماهنگ نوبت به سخنرانی آیت الله رجبی می رسد و بعد هم سخنرانی خود دکتر لنکرانی. انصافا خوب صحبت می کند از ضرورت همکاری حوزه و دولت صحبت می گوید: حوزه به عنوان راهبر و تدوین کننده برنامه های فرهنگی و دولت مجری برنامه های حوزه.
ماجرای جالبی هم تعریف می کند از دوران مسئولیتش در دولت نهم: یک بار که به محضر مقام معظم رهبری می رسند آقا شاکی هستند از بی توجهی دولت به مسئله فرهنگ همین موجب می شود که سال بعد دولت بودجه فرهنگی را 35 برابر کند(!!). و در دیدار بعدی با رهبری منتظر تعریف و تمجید آقا هستند که ایشان می فرمایند من از این وضع نگرانم !
بعد نتیجه می گیرد و توضیح می دهد که بودجه باید به تناسب برنامه های فرهنگی تنظیم شود و برنامه هم که وظیفه حوزه است.
بعد از صحبت های خوبی که می کند نوبت به پرسش و پاسخ می رسد: پرسش ها درباره برنامه دولت در مورد مسائل اقتصادی است و کاندیدا شدن سه کس: هاشمی مشایی و جلیلی.
از هاشمی شروع می کند: «از آمدنش هم خوشحالیم هم ناراحت خوشحال از این که برنامه هایش را به طور واضح توضیح خواهد، و ناراحت از شکست حتمی اش در انتخابات.» البته من خودم در دل خوشحالی دیگری هم دارم و آن هم این که بالاخره حضور ایشان تعدادی رای های خفته را هم بیدار می کند بنابر این مشارکت در انتخابات بیشتر می شود و در نتیجه به اعتبار آن افزوده می شود و به این ترتیب حماسه رقم می خورد.
از مشایی با بی تفاوتی رد می شود و من برای اولین بار می بینم که یکی به صراحت ماجرای احراز صلاحیت او را به شورای محترم نگهبان واگذار می کند و مثل خیلی ها برای فقها و حقوقدانان شورای نگهبان تعیین تکلیف نمی کند.
به جلیلی هم که می رسد با تکرار موضع سخنگوی جبهه پایداری که از حضور جلیلی استقبال کرده بود و حضورش را موجب تقویت گفتمان انقلاب دانسته بود ابراز امیدواری می کند که تنها یک نفر کاندیدای این گفتمان باشد.
جلسه با اشاره مسئول برنامه های دکتر تمام میشود، دکتر با یکی از مراجع دیدار دارند.
پس از اتمام جلسه من در این که باید به لنکرانی رای بدهم استوار تر شده ام. یک نخبه واقعی با افکاری بلند برنامه ای جامع و تنظیم شده طبق مبانی اسلامی.
حالا نوبت دکتر جلالی است که در جلسه ای نیمه خصوصی مطالبی را بگویند که به بخشی از آن ها اشاره می کنم:
1) حضرت آیت الله مصباح در دیداری که با دکتر داشته اند انصراف ایشان از کاندیداتوری را خیانت دانسته و فرموده اندکه اگر انصراف دهید بنده از هیچ کس دیگری حمایت نخواهم کرد.
2) و همچنین اضافه کرده اند که من از 6 – 7 سال قبل دنبال کاندیدای اصلح می گشتم و برای من محرز شده است که شما اصلح هستید و شرعا بر من واجب است که به شما رای دهم.

یاسر حسین پور

به نقل از وبسایت حامیان مردمی دکتر لنکرانی




نوشته شده در تاریخ شنبه 92 اردیبهشت 21 توسط یک طلبه | نظر

دکتر سعید جلیلی هم نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد.




نوشته شده در تاریخ شنبه 92 اردیبهشت 21 توسط یک طلبه | نظر

دست نوشته ای از دکتر لنکرانی؛

در هامبورگ استاد دانشگاهی در حاشیه‌ی نشستی علمی به من گفت: «گمان نکنید ایران را کار و تدبیر شماها حفظ کرده است؛ وجود این مرد را که سکاندار کشتی انقلاب شماست و هوشمندانه این کشتی را در اقیانوس‌های پرتلاطم هدایت می‌کند، دست کم نگیرید!»

«شما چهار سال، یعنی حدود 1460 روز وقت دارید. هر روز که می‌گذرد، یکی از این عددها برداشته می‌شود و مجموعه به صفر نزدیک می‌شود. هر یک روزتان غنیمت است!»
او می‌گفت و من می‌نوشتم. شهریور 1384 و ماه رجب بود. می‌نوشتم و می‌دانستم که چهارسال خواهد گذشت، اما نمی‌دانستم که این گذار چنین پرشتاب خواهد بود. اکنون که فرصت تأملی دست داده، قدری از رمز و راز آنچه را که در فرصت‌های کوتاه دیدار می‌گفت، می‌فهمم؛ هنوز هم قدری را، نه همه را.

***

نمایشگاه دستاوردهای تحقیقاتی نخبگان کشور بود و سید فرزانه‌ی ما ساعت‌هایی را به بازدید از این دستاوردها اختصاص داده بود. در غرفه‌ی سازمان انرژی اتمی گزارش تولید رادیوایزوتوپ‌های تشخیصی و رادیوداروها را عرض می‌کردم. گفتم: چند ماه پیش که تحریم‌ها جدی شد، فروش این مواد به ما را ممنوع کردند. در آن موقع برخی کشورها پیشنهاد فروش با قیمیت حدود پنج‌برابر را به ما دادند. خدای متعال کمک کرد و با قیمتی ارزان توانستیم از دیگر منابع، نیاز فوری خود را تأمین کنیم. آن کشورها دنبال این بودند که مسیرهای فرعی تأمین را بر ما ببندند. دو ماه بعد که فهمیدند ما خودمان می‌توانیم این مواد را تولید کنیم، همان کشورها پیشنهادهای زیر قیمت را آوردند تا بلکه انگیزه‌ی ما را در تولید این مواد از بین ببرند و کاری کنند که تولید این مواد دیگر برای ما صرفه‌ی اقتصادی نداشته باشد.
رهبر انقلاب فرمود: «ما هیچ وقت از تحریم‌ها ضرر نکرده‌ایم. اگر این خوراک آماده را از ما بگیرند، آن وقت ذهن ما به جوشش درمی‌آید و کارهای بزرگ به ثمر می‌رسد.»
***
در بازدید از پژوهشگاه رویان، ایشان همچون یک محقق باتجربه، از زیر و بم کارها و از روند پروژه‌ها می‌پرسیدند. بعضی از محققان را به نام می‌شناختند: «آقای …! آن طرحی که سه سال پیش می‌گفتید، الان در چه مرحله‌ای است؟» «آقای …! مشکل شما برای تولید آن مولکول حل شد؟»
شرمنده می‌شدیم که ایشان با این ‌همه مسئولیت سنگین که بر عهده دارد و این همه مسائل خرد و کلان که دنبال می‌کند، جور ما و امثال ما را حتی در پیگیری امور اجرایی تحقیقات و ایجاد انگیزه در بین محققان متحمل می‌شود تا فرصت‌ها نگذرند.
ایشان در جمع‌بندی این بازدید چندساعته فرمودند: «کشور ما بدون حرکت در جاده‌ی گسترش دانش و گسترش پژوهش، امکان ندارد بتواند به نقطه‌ی مطلوب خودش دست پیدا کند. مخصوص کشور ما هم نیست. کلید، دانش و پژوهش است.» همچنین هشدار دادند که: «اصرارم بر این است که هر وقت ما برای پیشرفت علم کار می‌کنیم، این را فراموش نکنیم که علم و دین توأمانند.»
***
 در دانشگاه شیراز که به تعبیر ایشان «دارالعلمی است در داراالعلم»، وقتی سخن حمایت از نخبگان به میان آمد، فرمودند: «حمایت از نخبگان را نباید در بند دیوان‌سالاری اداری گرفتار کرد.» ایشان هم‌زمان بر ضرورت استحکام و قوام اقدامات تأکید کردند و این‌که سرعت، در همه‌ی کارها چیز مطلوبی نیست.
جوان نخبه‌ای که اختراعی درخور توجه داشت، در حضور ایشان از عدم رسیدگی‌ها و فقدان حمایت‌ها گلایه می‌کرد. او به وجد آمده بود و ناخودآگاه می‌گریست. بعداً گفت: از این‌که می‌بینم شخص اول مملکت بی‌تکلف ایستاده و حرف‌هایم را می‌شنود، دست مهربانی بر دوشم می‌کشد، اشک‌هایم را پاک می‌کند و شخصاً پیگیر امور می‌شود، ناخودآگاه به گریه آمده‌ام.
***

استاد پرمدعایی هم آمده بود تا به قول خودش مطالبی را به رهبری برساند. قدری متکبرانه شروع به سخن کرد و فحوای کلامش اثبات این موضوع بود که ما باید راه پیموده‌ی دیگران را برای ارتقای علمی کشور با همان سبک و سیاق و همان نظام و روش برویم. کلامش که تمام شد، نگاهش برق می‌زد. خیال می‌کرد خیلی عالمانه سخن گفته. آقا که شروع به سخن کردند، در چند دقیقه مبنای نظری بحث را خیلی بهتر از خود او بیان فرمودند. سپس نقد روش متدوال در پیشرفت و ارتقای علمی را بیان کردند و آنگاه اشاره کردند که حتی تحولات جهشی غرب هم خارج از این مسیری که به ما معرفی می‌کنند، صورت پذیرفته و تحولات چشم‌گیری که در عرصه‌ی علم و فناوری رخ داده، جهشی بوده و با شکست ساختارهای مرسوم امکان وقوع یافته‌ است.

بار دیگر به آن آقای مدعی نگاه کردم؛ بهت و شرمندگی را می‌شد به‌وضوح در چهره‌اش دید. آمده بود نکته‌ای برساند، حالا خودش خیلی چیزها را برای اولین ‌بار می‌شنید.
***
تنها زمانی که عصبانیت رهبر انقلاب را دیدم، وقتی بود که برای شرکت در مراسم افطار اساتید از پشت حسینیه می‌آمدیم. در طول مسیر، دو نفر از مسئولان هر کدام گلایه‌ای از دیگری را گفتند. ایشان برآشفت و فرمود: «شما که برای کار خودتان مسئولیت نگرفته‌اید. باید همت‌تان رفع مشکل کشور و خدمت به مردم باشد. این دعواها را دور بریزید. به جای آن بروید کار کنید. مبنای کارتان هم قانون باشد، نه سلایق شخصی خودتان.»
اهل سالوس هم گاهی نزد ایشان می‌آمدند، اما ایشان بافراست می‌دید و راه را روشن می‌کرد. فردی آمده بود تا با حضورش در این افطاری، خود را تطهیر کند. خود را به صندلی ایشان پای سفره افطار چسبانده بود. آقا پرسید: «آقای فلانی، جریان چیست؟» آقای فلانی! دست‌پاچه شد و با لکنت و در عین حال اصرار، انکار می‌کرد جریانی را که آقا حتی به آن اشاره هم نکرده بود!
***
گفتمان‌سازی ایشان به نظرم بی‌نظیر است. در دانشگاه سمنان از تحول و الزامات آن سخن گفتند؛ موضوعی که بعدها نماد سیاسیون بین‌المللی گردید. دهه‌ی چهارم انقلاب را دهه‌ی پیشرفت و عدالت خواندند؛ عنوانی که هنوز سال‌ها باید بکوشیم تا تبیین و تحلیلش کنیم. پانزده‌ سال پیش جنبش نرم‌افزاری را به ما معرفی کردند؛ موضوعی که اکنون گفت‌وگوی رایج محافل علمی کشور ماست. خوب که نگاه می‌کنیم، ارتقای مدار حرکت انقلاب در این دو دهه، همیشه مرهون گفتمان‌سازی ایشان بوده است.
***
دوست پزشکی دارم که استادی با شهرت جهانی در رشته‌ی تخصصی خود است. به من می‌گفت: «من یک آرزو دارم و آن دیدار چهره به چهره با ایشان است. نگاه نورانی‌ ایشان حتی از پشت صفحه‌ی تلویزیون مرا عاشق خود کرده است.» او هنوز هم با ایمیل پیگیر وعده‌ی دیدار است و من باید دنبال کنم!
در اندونزی، یک دانشجوی رشته‌ی پزشکی دانشگاه جاکارتا می‌گفت: «شما قدر این سید را نمی‌دانید. مثل ماهی در آب هستید. نمی‌فهمید چه نعمتی دارید.» راست می‌گفت.
در هامبورگ استاد دانشگاهی در حاشیه‌ی نشستی علمی به من گفت: «گمان نکنید ایران را کار و تدبیر شماها حفظ کرده است؛ وجود این مرد را که سکاندار کشتی انقلاب شماست و هوشمندانه این کشتی را در اقیانوس‌های پرتلاطم هدایت می‌کند، دست کم نگیرید!»
در آکرا، پایتخت غنا، عالمی دینی می‌گفت: «اگر ما مثل این مرد را داشتیم، کارهایی می‌کردیم کارستان!»

 




نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92 اردیبهشت 17 توسط یک طلبه | نظر بدهید

امام رضا(ع) در کلامی شریف و البته طولانی از امام سجاد‌(ع) نقل می‌فرمایند: اگر دیدید کسی اهل نماز و روزه است، گناه نمی‌کند و کارهای خوب هم انجام می‌دهد، عجله نکن، گولش را نخور، ممکن است عُرض? گناه کردن نداشته باشد.

بعد می‌فرماید: اگر کسی عرض? گناه کردن داشت، اما گناه نمی‌کرد، آرام باش، فریب نخور، ممکن است گناهی را ترک می‌کند، اما مرتکب گناه دیگری می‌شود. زیرا شهوات مردم مختلف است؛ یکی شهوت مال دارد، اما شهوت جنسی ندارد، یکی شهوت جنسی دارد، اما حرام نمی‌خورد.

سپس می‌فرماید: اگر کسی هیچ گناهی نکرد، عجله نکن، گولش را نخور، ممکن است عقل درست و حسابی نداشته باشد. بعد می‌فرماید: اگر کسی عقل درست و حسابی هم داشت، فریب نخور، ببین آیا هوای نفسش مسلط بر عقلش است، یا عقلش مسلط بر هوای نفس است؟
حضرت در انتهای بحث مثال می‌زند و می‌فرماید: مانند کسی که حبّ‌مقام دارد، یک دفعه‌ای با یک هوس و هوای حبّ‌مقام، کلّ مراتب ایمانی قبلش را نابود می‌کند. حدیث عجیبی است. امام علیه‌السّلام در ادامه می‌فرماید وقتی به چنین آدمی می‌گویی: «إتَّقِ الله»؛ از خدا بترس، ناراحت می‌شود. «اَخَذَتهُ العِزَّة»؛ به غرورش برمی‌خورد، می‌گوید «به من می‌گویی با تقوا باشم؟ تا حالا کسی از من گناه ندیده.» بعد امام(ع) می‌فرماید: اینها دیگر آدم هم نمی‌شوند و دچار لعن خداوند می‌شوند.
(وسائل الشیعه، ج 8، ص 317)



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92 اردیبهشت 17 توسط یک طلبه | نظر بدهید

امام خمینی (رحمه الله):

باید توجه داشت که هدف از انتخابات در نهایت حفظ اسلام است.

انتخابات در اندیشه امام خمینی (ره) تبیان دفتر اول ص 134

 

بنر انتخابات مجلس


 




مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.